ستاره
نوشته شده توسط : ساراجون

رو به آسمون کرد و گفت:از بین این همه ستاره کدومش رو بر می داری؟

خیلی وقتها آدم برای انتخاب کردن بین چندچیز اونقدر دو دل و وسواسی میشه که تا حد جنون پیش میره و آخرسر هم معلوم نیست بتونه درست انتخاب کنه یا نه!

نسیم ملایمی پهنای صورتمون رو نوازش می داد. تکیه دادم بهش و گفتم :اون ستاره رو می بینی؟همون رو بر می دارم،بعدش هم حدود چند دقیقه ای درباره مزایای اون ستاره و دلیل انتخابم براش توضیح دادم!چند لحظه ای که گذشت،برگشت و نگاه معناداری کرد و گفت:از کدوم ستاره میگی؟!من که چیزی نمی بینم!

گفتم:خوب دقت کن،اون ستاره رو میگم.بعد با دست به سمت ستاره ای که وجود نداشت اشاره کردم وگفتم:ببین اونجاست! اون ستاره ای که من می بینم همون ستاره ای که....

اولین رمز انتظاره

اولین رنگ نگاه منه

اولین زیبایی تو ذهنمه

اولین خواستن من تو زندگیه

اولین گشاینده دریچه قلبمه

اولین کوشش من برای تمام عمرمه

اولین واژه ای که برای قلبم معنی پیدا کرد

اولین تصویریه که تاحالا در ذهنم حک شده است

اولین بهانه ایه که بهانه ای برای داشتنش نداشتم

اولین سلامی که بدون خداحافظی برای من معنی پیدا کرد

اون ستاره که می بینی تنها انتخاب من بوده بدون شرط و بدون قید!چه ببینمش چه نبینمش!چه خودش رو به من نشون بده چه مجبور باشم با تصویرش تنها باشم!مهم نیست!

مهم اینه که اگه انتخابش کردم زیر قرارم با خودم نزنم

آرام تکیه داد بهم و گفت:حالا دیدمش،چقدر زیباست و چقدر......
 





:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: